اميرمحمداميرمحمد، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 22 روز سن داره
امیرحسینامیرحسین، تا این لحظه: 15 سال و 6 ماه و 24 روز سن داره
ازدواج ماازدواج ما، تا این لحظه: 16 سال و 7 ماه و 28 روز سن داره
امیر علیامیر علی، تا این لحظه: 7 سال و 7 ماه و 23 روز سن داره
عقد ماعقد ما، تا این لحظه: 18 سال و 10 ماه و 14 روز سن داره

اميرحسین جون و امیرمحمد جون و امیرعلی جونم

خبرای خوب

اومدم با سه تا خبر جدید زهرای عمه محدثه دنیا اومد خاله سمیه و خاله نرگسم نی نی دارن تو دلشون🤪🤩🤩🤩 خاله نرگسم اسباب کشی داره به خونه جدیدشون.ان شاءالله  پر خیر و برکت باشه خونه جدید. از دیروزم اینجا یکریز بارون میاد خدا رو شکر
30 آبان 1398

۹/۸/۹۸

۹/۸/۹۸ وقتی امیرعلی جان مریضه.ویروس بد دست از سر ما بردار اولین کادوهای امیرمحمدجان.تازشم بچمو بردن سر صف.به بقیه گفتن یاد بگیرین چه جوری لباس بپوشین جدول سودوکوی میوه ای تزیین کوکوی سبزی توسط امیرمحمدجان دومینوی امیرمحمد جان زود خوب شد پسر گلم.عاشقتم ...
9 آبان 1398

آخرین روز ماه صفر

سلام گل پسرا.مهر تموم شد و وارد ابان شدیم.تقریبا رو روال افتادیم و عادت کردیم. امروز شهادت امام رضا و تعطیل بود به قولی این هفته هفته برو نرو بود.صبح زود بابا و امیرحسین و امیرمحمد رفتن م تا به مامان بزرگ ع که دو تا کارگر گرفته بود کمک کنن.امیرعلی جانم داغه و سرما خورده.یه کوچولو موهاشو مرتب کردم و حموم رفتیم شله زرد پختیم و برا نهار نودل خودیم.الانم من تنهام و هنوز بابا نیومده. احتمالا فردا هم کلاسامون تق و لقه.بدم میاد نمیتونم درس بدم نمیتونم تعطیل باشم.فقط الکی علافیم. ان شاالله به حق امروز امیرعلی جانم خوب باشه.
7 آبان 1398
1